مرحله دوم، مرحله «انتظار همراه با خبررسانی (انباء)» است؛ یعنی همچنان انتظار فرج و هدایت به «امر»، اما این بار همراه با بشارت و آگاهیبخشی، و این ویژگی خاص پیامبران و اوصیای الهی علیهمالسلام است. چراکه بیشترین تلاش آنان معطوف به راهنمایی مردم و جلب توجه آنان به آیندهای روشن و دستاوردی عظیم بود، که در آن، امیدها با بعثت پیامبر خاتم، حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، تحقق خواهد یافت.
از این رو، شایسته است که به قصص انبیای اولوالعزم در قرآن، از این منظر نگریسته شود. چنانکه در حدیث آمده است:
«تنها بهاین دلیل آنان را اولوالعزم نامیدهاند، که در مورد محمد و آل محمد و دربارهی مهدی و حکومت او، استواری و ثبات قدم نشان دادند.» – این، نصّ صریح حدیث است.
در مورد مهدی(عج) و دولت او، برخی از پیامبران نه تنها ایمان داشتند بلکه برای آن برنامهریزی کردند. برای نمونه:نوح علیهالسلام، که در دعای ندبه نیز به او اشاره شده، با ساختن کشتیاش، بنیانگذار طرحی نجاتبخش برای آینده بود؛
ابراهیم علیهالسلام، که از نظر میدانی، پیشگام آمادهسازی مقدمات برای آن امر مورد انتظار شد: پایههای خانه خدا را برافراشت، خاندانش را در سرزمینی بیکشت و زرع (مکه) سکونت داد، و هجرت کرد؛
موسی علیهالسلام، گامهایی عملی در این مسیر برداشت؛ و پس از او داوود و سلیمان نیز دستاوردهایی در این راستا داشتند؛
اما بیشترین تلاش را روحالله، حضرت عیسی بن مریم علیهالسلام کرد، که به روشنی و صراحت اعلام فرمود: «و بشارتدهندهای به پیامبری که پس از من خواهد آمد، و نام او احمد است» (صف: 6) – و احمد، همان نام آسمانی پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله است. از اینرو، تمرکز حضرت عیسی بر بُعد آسمانی پیامبر بود. ما نیز در دعای ندبه چنین میخوانیم: «آیا راهی بهسوی تو هست، ای فرزند احمد؟»
پس این مرحله، به مرحلهی سوم منتهی میشود: مرحله تحقق آن دستاورد عظیم، یعنی طلوع نور بندهی موعود، بعثت پیامبر منتظر، و ظهور مهدی امت، حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله.
در این مرحله، خداوند میفرماید: «أَتَی أَمْرُ اللَّهِ» – یعنی: امر خدا فرارسید. اینجا، درِ «امر» گشوده شد؛ رشد، قرب، و علو، در اوج شکوه خود نمایان گشت، و کافران از دین نومید شدند؛ چنانکه آیه شریفه میفرماید: «امروز کسانی که کفر ورزیدند از دین شما ناامید شدند، پس از آنان نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم.» (مائده: 3)
در اینجا، دین کامل شد، نه اینکه بهطور کامل تحقق یافته باشد. نعمت به اتمام رسید، اما هنوز امت نتوانسته است وارد عرصهی واقعی آن شود و در آستانهاش مأوا گیرد. چرا؟ چون باید سطح آگاهی و بصیرت امت بالا رود، تا هدف نهایی بعثت پیامبر خاتم تحقق یابد؛ و این هدف نه تنها برای بشر، بلکه برای همهی موجودات است.
از همینرو خداوند فرمود: «پس در آن شتاب نکنید؛ امر خداوند فرارسیده است، پس شتاب نکنید. منزه است او از آنچه برایش شریک میگیرند.» (نحل: 1) یعنی عجله نکنید، چون تحقق این امر، نیازمند زمان، آمادگی، و بلوغ است. پس انتظار فرج همچنان در صدر و پیشتاز است؛ اما نه به معنای انتظار ابتدایی و صرف چشمبهراهبودن، بلکه انتظار در معنای مرحلهای بالاتر: انتظار تحقق عملی آن دستاورد عظیم که پیامبر خاتم بنیان آن را نهاد.




نظر شما